Monday, January 09, 2006

باز هم

باز هم يك هواپيما سقوط كرد و عده اي جان به جان آفرين تسيلم كردند. باز هم خانواده هايي داغ دار مرگ نا به هنگام و زودرس عزيزانشان شدند. باز هم قسمتي از سرمايه ها و دارايي هاي مملكت از بين رفت. باز هم افرادي كه آموزش و تربيت آنها هزينه هايي را براي كشور در بر داشته است از بين رفتند. باز هم اتفاقي ناگوار قابليت و توانايي هاي عملي و فني متخصصان كشور را زير سوال برد؟ باز هم يك سقوط. باز هم كشور متحمل هزينه هاي زيادي براي جبران اتفاقات ناگوار مي شود. باز هم عده اي جان مي بازند. باز هم سرمايه هاي علمي، تخصصي، فردي و مالي كشور از بين مي رود؟ باز هم

باز هم اتفاقي ناگوار همه را به اين فكر انداخت كه چرا؟ به چه دليل؟ به كدام گناه؟ چرا؟ چرا؟

چه كسي بايد پاسخگوي اين همه اتفاقات ناگوار و خسارات ناشي از آنها باشد؟ مقصر كيست؟ چه فرد يا سازمان و يا ارگاني مسئول جان افرادي است كه در حوادثي از اين دست جان مي سپارند؟ چرا تا اين حد نسبت به جان افراد و سرمايه هاي مملكت بي تفاوت هستيم؟ چه سياست هايي منجر به چنين حوادث و اتفاقاتي مي شود؟ آيا ادامه حركاتي كه 20 يا 30 سال پيش شروع شد ارزش تداوم تحريم هاي اقتصادي و در نتيجه بروز چنين سوانح و حوادث تلخي را دارد؟ اگر چنين است آيا همه خانواده هاي دغداري كه فرزندان، پدران و همسران خود را به خاطر اين حركات از دست داده اند با افرادي كه معتقد اند ادامه اين حركات و سياست ها ضروري است موافق و هم راي اند؟ آيا...؟

0 Comments:

Post a Comment

<< Home